12 ژانویه

مهمترین عامل مشکلات اقتصادی کشور «مردم» هستند/ لزوم نهادینه کردن فرهنگ کار در کشور
پنجمین نشست از سلسله نشستهای «عدالت و توسعه» با موضوع نقد و بررسی مستند «هاشمی زنده است»، عصر روز چهارشنبه، ۱۹ دیماه با حضور محمدحسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل سیاسی و سفیر پیشین ایران در آمریکای لاتین در کانون اندیشه جوان برگزار شد.
قدیری ابیانه در آغاز به سابقه همکاری خود با آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و گفت: سه سال آخر دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بنده معاون ارتباطات و تبلیغات دفتر ایشان بودم و چهار اداره کل زیر نظر من بودم. همچنین در سفرها، جلسات و بازدیدها همراه ایشان بودم. بعد از پایان دوره ریاست جمهوری ایشان، حدود شش سال هم مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت بودم. خیلی به آقای هاشمی علاقه داشتم و خیلی هم از ایشان حمایت میکردم.
وی افزود: آقای هاشمی در یک مصاحبه گفته بود: در مواردی که نظر من با رهبری متفاوت است یا من ایشان را قانع میکنم یا اینکه ایشان مرا قانع میسازد و اگر این دو حالت تحقق پیدا نکرد، حجت بر من تمام میشود؛ چراکه ایشان رهبر من است. من معتقدم پیروی از ولایت فقیه یعنی اینکه حتی اگر کسی دیدگاهش با رهبری یکی نیست از نظر رهبری اطاعت کند. آقای هاشمی بعد از سال ۸۸ قطعا اینگونه عمل نکردند. بنده تا زمانی که ایشان پایبد به تبعیت از رهبری بود از ایشان حمایت کردم اما از سال ۸۸ احساس کردم ایشان دارد مسیر دیگری میرود، به همین خاطر از ایشان جدا شدم. این سیاستی است که نسبت به دیگران هم دنبال کردم.
وی در ادامه به نقد مستند پرداخت و اظهار کرد: این مستند کامل نیست، با این وجود احساس کردم سعی شده است منصفانه قضاوت شود. آقای هاشمی آدم بسیار حساس وعاطفی بود، خصوصا نسبت به فرزندانش؛ چون زمانی که فرزندانش نیاز داشتند پدرشان در کنارشان حضور داشته باشد، ایشان یا در زندان بود و یا در حال مبارزه بود. برداشت من این است که آقای هاشمی نسبت به فرزندانش یک نوع احساس بدهکاری داشت و به همین دلیل تحت تأثیر فرزندان قرار گرفت. فرزندانی مثل یاسر و مهدی که خودشان یک زمانی عازم جبهه شدند و هر دو هم مجروح شدند؛ اما به تدریج سعی کردند پدر را پلکان ترقی خود قرار دهند و بر آقای هاشمی تأثیرگذار بودند.
قدیری ابیانه ادامه داد: آقای هاشمی کسی بود که آقای خامنهای را برای عضویت در شورای عالی انقلاب به امام خمینی معرفی کرد. از طرفی سن و سالاش هم از ایشان بالاتر بود و مسئولیتهای حساسی را هم تجربه کرده بود. شاید اعضای خانواده ایشان انتظار داشتند بعد از امام، آقای هاشمی رهبر شود. شاید به خاطر همان اشارهای که امام خمینی داشتند تا آقای خامنهای به عنوان رهبر انتخاب شود، یک کینهای در دلشان نسبت به امام شکل گرفت. آنها فکر میکردند رهبری حق پدرشان بوده و امام خمینی نسبت به پدرشان اجحاف کرده است. این مسئله در مواضع آنها بی تأثیر نبود.
آقای هاشمی نسبت به فرزندانش یک نوع احساس بدهکاری داشت و به همین دلیل تحت تأثیر فرزندان قرار گرفت.
وی در خصوص تغییر مواضع هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: آقای هاشمی تعریف میکرد وقتی امام خمینی در بستر بیماری بود دست مرا محکم گرفت و گفت: «از هم جدا نشوید»، منظور آقای هاشمی و آقای خامنهای است. با این وجود ایشان در برخی مقاطع به این توصیه عمل نکرد. ایشان در سال ۸۸ از فتنه حمایت کرد و به انقلاب لطمه زد. آقای مصلحی، وزیر اطلاعات به نقل از یکی از عناصر دستگیرشده ایرانی سفارت انگلیس میگفت حدود دویست نفر از طرف سفارت انگلیس مأمور بودند که در ذهن مسئولین ما اثر بگذارند؛ یعنی ذهنیت تصمیمگیران را تغییر بدهند. قطعا هاشمی یکی از اهداف این برنامه بود.
وی یادآور شد: چه شد آقای هاشمی به اینجا رسید؟ من معتقدم آقای هاشمی خیلی سقوط کرد. یک سندی توسط سایت ویکیلیکس منتشر شد که حاوی صحبت سفیر اتریش با آقای هاشمی بود. سفیر اتریش میگوید بعد از ملاقات با آقای هاشمی، ایشان مرا به کناری کشید و گفت شما روی دو موضوع تمرکز کنید و به ایران فشار وارد کنید: یکی موضوع تقلب در انتخابات و دیگری موضوع حقوق بشر. متأسفانه آقای هاشمی نسبت به ابراز این سخنان اظهار پشیمانی نکرد. اینها مطالبی بود که به عنوان مقدمه بحث عرض کردم.
وی در ادامه به تبیین عملکرد اقتصادی دولت هاشمی رفسنجانی پرداخت. وی با تفکیک مسئله تولید ثروت از آسیب مصرفزدگی، تصریح کرد: آقای هاشمی یک روز بحثی را در نماز جمعه مطرح کرد. ایشان گفت: تظاهر به نداری امر خوبی نسبت و اگر کسی چیزی دارد پنهان نکند. این غیر از این است که ما اموالمان را صرف امور تجملی بکنیم. من در کتاب سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی نوشتهام که هر کشوری نفت دارد یک اهرم قوی در دست دارد. کشورهای صنعتی به نفت و گاز نیاز دارند به همین خاطر میخواهند این اهرم را از دست ما خارج سازند و به ضد ما بدل کنند. برای اینکه این اهرم را از دست ما بگیرند ما باید نیازمند فروش نفت خام باشیم. برای اینکه نیازمند فروش نفت خام باشیم باید تولید ثروت نکنیم. برای اینکه تولید ثروت نکنیم باید کار نکنیم. برای اینکه کار نکنیم باید فرهنگ کار در کشور ما تخریب شود که یک جلوه آن ترویج اعتقاد به شانس به جای اعتقاد به کار است. از آن طرف پولی که بابت فروش نفت به دست میآوریم نباید صرف تولید و اشتغال و عمران کشور شود؛ بلکه باید آن را در مصرف کالاهای مصرفی هزینه کنیم. برای اینکه کالاهای مصرفی، کالاهای تولید ایران نباشد باید کالاهای خارجی بخریم. برای اینکه کالای خارجی بخریم باید انگیزه داشته باشیم. برای اینکه انگیزه داشته باشیم باید مصرف کالاهای خارجی به نشانه تشخص اجتماعی تبدیل شود. الآن اینچنین شده است.
برای اینکه کالاهای مصرفی، کالاهای تولید ایران نباشد باید کالاهای خارجی بخریم. برای اینکه کالای خارجی بخریم باید انگیزه داشته باشیم. برای اینکه انگیزه داشته باشیم باید مصرف کالاهای خارجی به نشانه تشخص اجتماعی تبدیل شود. الآن اینچنین شده است.
فیلم کامل نشست را اینجا ببینید.
گزارش تصویری نشست را اینجا ببینید.
صوت کامل نشست در پیامرسانهای کانون اندیشه جوان 👇 👇 👇
تلگرام: t.me/Canoon_org
بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj
سروش: Sapp.ir/Canoon_org
ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
- 1420
- 0
- 0
اخبار و گزارش های مشابه
صفحه اصلی
- 19 می
- 0
خبر و گزارش
- 24 ژوئن
- 0
نظرات کاربران
شما هم می توانید در مورد این خبر نظر بدهید.