ضرورت تبیین و انعکاس صحیح حقانیت ملت ایران در جنگ تحمیلی

حبیب احمد زاده تاکید کرد؛ دستگاه‌ های تبلیغی کشور در راستای حفظ دستاوردهای 8 سال جنگ تحمیلی مسائل اصلی دفاع مقدس را تبیین کنند و مسائل فرعی را محور فعالیت ها قرار ندهند.
حبیب احمدزاده تاکید کرد؛

ضرورت تبیین و انعکاس صحیح مظلومیت و حقانیت ملت ایران در جنگ تحمیلی

دستگاه‌های تبلیغی کشور در راستای حفظ دستاوردهای ۸ سال جنگ تحمیلی مسائل اصلی دفاع مقدس را تبیین کنند و مسائل فرعی را محور فعالیت ها قرار ندهند.

نشست فتح بعد از خرمشهر «بررسی علل تداوم جنگ پس از آزاد سازی خرمشهر» با حضور حبیب احمدزاده پژوهشگر دفاع مقدس، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد.

وی در ابتدا، با اشاره به شرایط ایران و منطقه در زمان دوران دفاع مقدس، اظهار داشت: به عقیده بنده کلیت ماجرای جنگ موضوعی است که به آن پرداخته نشده و علت اینکه ما به دفاع مقدس افتخار می‌کنیم، درست تبیین نشده است. قبل از صحبت درباره خرمشهر، باید تفاوت‌های میان هشت سال جنگ ایران با سایر جنگ‌ها مشخص شود زیرا اگر این موضوع به درستی تعریف و تبیین نشود ممکن است دفاع مقدس همانند سایر جنگ‌های دنیا جلوه داده شود. متاسفانه در کشور ما هنوز معنای حقیقی طرفداری از صلح، دفاع مقدس، ضد جنگ و جنگ طلب بودن، به درستی تعریف نشده و پارادوکس میان ضد جنگ بودن و طرفدار دفاع مقدس بودن حل نشده است.

احمدزاده افزود: به عنوان مثال همان طور که درباره پدیده‌ای مانند زلزله کسی نمی‌گوید اتفاق خوبی افتاد که زلزله شد از نگاه کسانی که دفاع مقدس را نمی‌شناسند هم غیر عاقلانه است که بگوییم جنگ ما مقدس بود. بنابراین معنای دفاع مقدس باید تبیین و تشریع شود. پس از وقوع زلزله بم عده‌ای از کشورهای دیگر برای امداد و رسیدگی‌ به زلزله‌زدگان آمدند، در هنگام خروج این افراد از کشور مراسم تقدیر و تشکر از آنها برگزار شد این تقدیر و تشکر به معنای تقدیر و تایید زلزله نیست بلکه تایید آنهایی است که به کمک زلزله‌زدگان آمدند. ماجرای دفاع مقدس نیز این چنین است تقدس جنگیدن رزمنده‌ها از این جهت بود که آنها جلوی جنگ ایستادند و دشمن متجاوز را به عقب راندند. اگر این مسئله به درستی بیان نشود در برداشت ابتدایی اینطور تلقی می‌شود که ما طرفدار جنگ هستیم. به همان اندازه که جنگ از طرف صدام علیه ملت ایران مذموم و مورد نکوهش است دفاع رزمندگان نیز قابل تقدیر و ستایش خواهد بود.

ایشان درباره این سخن که گفته می شود جنگ نعمت است، بیان داشت: اینکه گفته می‌شود جنگ نعمت است به این معنا که جنگ به ما آموخت در شرایط سخت چطور مقاومت کنیم نه اینکه خود جنگ نعمت باشد، گاهی ما گمان می‌کنیم با همان زبانی که از دفاع مقدس سخن می‌گوییم دنیا نیز همان مفاهیم را درک می‌کند، در حالی که باید به معنای کلمات و پدیده‌ها در ذهن مخاطب توجه داشت و مفاهیم مورد نظر را با کلمات شناخته شده برای مخاطب داخلی و خارجی بیان کرد. از دید مخاطب غیر ایرانی جنگ مساوی با کشتار، جنایت و تجاوز است و به کار بردن واژه مقدس بدون توجیه و تبیین سبب می‌شود آنها ما را انسان‌هایی جنگ طلب بشناسند. موضوعی به نام جنگ قابل ستایش نیست بلکه عملکرد انسانی افراد در جنگ قابل ستایش است.

این پژوهشگر و محقق با تاکید بر اینکه دفاع مقدس زمینه رشد افراد را فراهم کرد، گفت: این اشتباه است که دستگاه تبلیغی تصویری فوق بشری از شهدا ارائه می‌دهند گویی آنها با مردم عادی فرق داشتند، این سبک از معرفی شهدا باعث می‌شود جوانان از رشد و ترقی در مسیر صحیح ناامید شوند و آن را از خود دور ببینند. در حالی که شهدای هشت سال جنگ تحمیلی در بستر جنگ و دفاع مقدس رشد کردند. افرادی مانند شهید احمد کاظمی در مسیر زندگی خود با دیوار بلندی به نام جنگ مواجه شد، زحمت کشید، تعقل کرد و با زحمت و تلاش بسیار از این دیوار بلند بالا رفت.

این نویسنده و مستند ساز خاطرنشان کرد: تفاوت ما با گروه‌های ضد جنگ غربی در این است که آنها پلاکارد با متن ضد جنگ به دست می‌گیرند و در میدان‌ها یا جلوی پادگان‌ها تظاهرات می‌کنند و ما که زیر بمباران دشمن قرار گرفتیم اسلحه برداشته و از خود دفاع کردیم. منطقی است که با پلاکارد نمی‌توان جلوی بمب و گلوله دشمن را گرفت. بنابراین ضد جنگ بودن ما به این بود که جلوی دشمن بایستیم. کار فعالین ضد جنگ غربی نیز در جای خود درست است چرا که موقعیت، اندازه اکشن و عکس العمل را تعیین می‌کند. غربی‌ها خیلی زرنگ هستند، خودشان جنگ را راه می‌اندازند بعد برای اینکه منافع خود را تامین کنند می‌گویند بیایید صلح کنیم. این صلح نیست بلکه آتش بس موقت بین جنگ قبلی و جنگ بدتر بعدی است. مانند ماجرای فلسطین که بارها و بارها با اسرائیل قرارداد صلح امضا کردند اما نتیجه جز ادامه یافتن جنگ و خسارت نبود. مانند پزشکی که با شرکت داروسازی قرارداد مسکن دارد و درد بیمار خود را با مسکن آرام می‌کند اما خبری از درمان نیست، ظاهرا درد از بین رفته اما در حقیقت اینطور نیست و بیمار از همان بیماری خواهد مرد. کاری که با فلسطینی‌ها کردند همینطور بود، امضای قراردادهای متعدد بی فایده و بی نتیجه که بیشتر جنبه وقت خریدن برای اسرائیل دارد. اگر واقعا می‌خواهند به صلح برسند باید دلیل شروع جنگ را حل کنند.

وی تصریح کرد: به نظر من یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که به این تعریف دروغین از صلح تن نداد. در زمان شاه بین شاه، کردها و حزب بعث عراق درگیری رخ داد و در نهایت به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر ختم شد، بر اساس این قرارداد اروند رود به دو قسمت تقسیم شد. بعد از پیروزی انقلاب و برکنار شدن شاه، شورای عالی انقلاب عراق به رهبری صدام تشکیل جلسه می‌دهد. صدام در آن جلسه اعلام می‌کند امروز که ایران پشتیبانی آمریکا و غرب را از دست داده بهترین فرصت برای پس گرفتن زمین‌های عربی و آب شط العرب است. روزی که جنگ آغاز شد صدام قرارداد ۱۹۷۵ را پاره کرد. صدامی که به ایران حمله کرد و بخشی از خاک کشور را به تصرف خود درآورد، در این میان غربی‌ها دم از آتش بس زدند. آتش بس آنها یعنی صلح موقتی که بتوانند در سایه آن به دو کشور اسلحه و تجهیزات بفروشند. مردم غیور و مومن ایران و امام حکیم امت فریب این حرف‌ها را نخوردند و این خود یک پیروزی بزرگ است.  پس از آزادسازی خرمشهر هر چه ایران از سازمان ملل و کشورهای مختلف می‌خواهد که اعلام و اعتراف کنید که عراق متجاوز است هیچ کس قبول نمی‌کند.

این فیلمنامه نویس یادآور شد: ایران به آنها فرصت صلح شرافتمندانه را داد اما آنها نپذیرفتند، ادامه جنگ و مقاومت ایران سبب شد دیگر کسی جرات حمله به ایران را نداشته باشد. حمله خرمشهر و حمله رمضان حداقل ۲ هزار و ۵۰۰ تانک لهستانی که جدیدترین تانک ارتش شوروی بود به صدام دادند، از آن روز تمام جاسوسی‌های دشمن شروع شد. عراق هشت سال ما را بمباران شیمیایی کرد اما شورای امنیت سازمان ملل حتی یک بار هم نام عراق را به عنوان به کار برنده سلاح شیمیایی نبرد. آنقدر آمریکا با ایران سر ستیز داشت که در تنگه هرمز مستقر شد و مستقیما در جنگ دخالت می کرد. باید از آن کسانی که می‌گویند چرا ما بعد از فتح خرمشهر صلح نکردیم پرسید صلح به چه معنا است؟ صلح مانند قرارداد فلسطینی‌ها با اسرائیل یا قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر؟ اگر ما قراردادی را امضا می‌کردیم چه کسی تضمین می‌کرد که دوباره جنگی رخ ندهد؟

این مستند ساز اضافه کرد: اگر صدام آدم عاقلی بود بعد از هشت سال جنگیدن با ایران به کویت حمله نمی‌کرد، صدام دیوانه‌ای بود که محاسبات درستی نداشت. اگر ما بعد از فتح خرمشهر که قدرتمند میدان بودیم و صدام در ضعف بود جنگ را ادامه نمی‌دادیم هیچ گاه به قطعنامه ۵۹۸ نمی‌رسیدیم که در آن اعتراف کنند صدام آغازگر جنگ بوده است. ایران تمام زمین‌های تصرف شده خود را پس گرفت و این پیروزی سبب شد هیچ کشور دیگر به حمله نظامی با ایران فکر نکند. امروز در کشورهای غربی می‌گویند ایران تنها کشوری است که می‌توان جنگ را با او شروع کرد اما خاتمه جنگ دیگر با تو نیست. این اقتدار و ابهت از موشک و سلاح بالاتر است. ما باید این بازدارندگی را حفظ کنیم و حرفی نزنیم که به اقتدار کشور لطمه بزند. گاهی دستگاه تبلیغی کشور با بی دقتی بحث‌هایی راجع به دفاع مقدس مطرح می‌کند که مردم را به اشتباه می‌اندازد و اینطور تلقی می‌شود که گویی بچه‌های مردم را به کشتن دادند. اگر عملیات‌ها اشتباه بود چطور تمامیت ارضی حفظ شد و یک وجب از خاک کشور کم نشد.

این پژوهشگر و محقق اظهار داشت: در دوران جنگ به قدری دستگاه‌های جاسوسی غرب روی ایران زوم کرده بودند که هر عملیاتی قبل از شروع لو می‌رفت. به قدری نفوذی زیاد بود که شب عملیات نقشه‌ها را برمی‌داشتند و فرار می‌کردند. بسیاری از بمب گذاری‌ها در آن سال‌ها به همین دلیل اتفاق میفتاد. ما در عملیات‌ها به جایی رسیده بودیم که به وسیله تانک‌های عراقی قیچی می‌شدیم، زرهی و سیم خاردار نداشتیم، هر چه بود از ابتکار رزمنده‌ها بود. از این جهت بسیاری از اوقات ایرانی‌ها مجبور بودند در پنج نقطه به صورت هم زمان عملیات را آغاز کنند، هر کدام که می‌گرفت چهار تای دیگر به آن عملیات می‌پیوستند. این روشی برای فریب دشمن بود نه اینکه چهار عملیات دیگر فرعی باشند. دستگاه‌های تبلیغی باید بر سر همین مسائل اصلی مانور بدهند نه مسائل فرعی که اهمیت چندانی ندارد. پرداختن به مسائل اصلی سبب حفظ دستاوردهای دفاع مقدس می‌شود.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.