نحوه پیوند امر رتوریک با مقوله سیاست و انتخابات

نشست رتوریک سیاسی و انتخابات از سلسله نشست های فرهنگ سیاسی با سخنرانی دکتر تینا امین به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام باشگاه اندیشه برگزار شد.
نحوه پیوند امر رتوریک با مقوله سیاست و انتخابات

به گزارش کانون اندیشه جوان، نشست رتوریک سیاسی و انتخابات از سلسله نشست های فرهنگ سیاسی با سخنرانی دکتر تینا امین به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام باشگاه اندیشه برگزار شد.

وی در ابتدا اظهار کرد: در مرحله اول خوب است واژه رتوریک را برای مخاطبین تعریف کنیم. رتوریک به علم استفاده از ابزارهای اقناع در یک بیان مطلوب اطلاق میشود که از یک منظر یک علم است؛ از یک منظر علمی است که ساختارهای هنرمندانه اقناع مخاطب را بررسی می کند. برای اینکه بتوانیم از همه ابزارهای موجود، آن ابزاری که به دردمان می خورد را استفاده کنیم باید هنر خاصی داشته باشیم و این مطلوبی که مورد نظرمان است ممکن است در هر گفتمانی متفاوت باشد ولی با وجود همه تفاوت هایی که دارد در اقناع فصل مشترکی وجود دارد. این اقناع مختص هر بافت گفتمانی است و هر بافت گفتمانی روش اقناع کردن خاص خودش را می طلبد. ولی اینکه ما از چه ابزارهایی استفاده کنیم و چگونه ما را به اقناع برسانند متفاوت است و نیاز به یادگیری دارد. به این امر رتوریک گفته می شود که قطعا از فلسفه یونانی آمده است و در عصر حاضر استفاده خاصی از آن می شود.

نسبت دانش رتوریک با انتخابات

وی ادامه داد: چون از فلسفه یونان اسم بردیم و گفتیم اصالت رتوریک از آنجا می آید بهتر است مواردی که ارسطو به آنها اشاره کرده است را بگوییم؛ اینکه انسان ذاتا موجود اجتماعی است و موجود اجتماعی تمایل دارد در شهر زندگی کند. وقتی موجود اجتماعی در شهر زندگی میکند با سازوکارهای سیاسی درگیر میشود برای اینکه باید ذیل حکمرانی شهر قرار گیرد. بنابراین انسانی که ذاتا اجتماعی است ذاتا سیاسی هم هست و قرار گرفتن در بستر شهر، از انسان یک موجود سیاسی می سازد. با این توصیف میتوانیم برای سیاست یک شالوده رتوریکی در نظر بگیریم. از طرف دیگر این نوع سیاست که به حکمرانی و مدیریت بر مردم برای هدایت آنها  استوار است قاعدتا باید از منظر عملی تعریف شود. ما سیاست نظری هم داریم که فلسفه علم سیاست را بررسی می کند ولی از نظر عملی و کاربرد در بطن جامعه، برای اینکه سیاست عملی خودش را به ظهور برساند باید از ابزار بیان و نطق استفاده کند. اینجا میتوانیم بگوییم زبان میتوان شکل سیاسی پیدا کند ولی آیا همه مواردی که از زبان استفاده می کنیم سیاسی است؟ نهایتا این بیان یک ابزار رتوریکی برای پیاده سازی سیاست عملی در جامعه است. چنانچه سیاست عملی برای اجرای خودش نیازی به زبان نداشت چطوری میتوانست خودش را ابراز کند. اساسا وقتی ما ساکت هستیم و داریم فکر میکنیم هم داریم از زبان استفاده می کنیم. ما هیچ وقت نمیتوانیم عرصه ای از زندگی را نام ببریم که در آن از زبان استفاده نکنیم. عرصه سیاسی هم به همین ترتیب است. خب سیاست عرصه های مختلفی دارد که یکی از عرصه های آن عرصه انتخابات است. وقتی ما از سیاست در زندگی شهری حرف میزنیم و در جهت حق رای مردم در تحقق این سیاست عملی گام برمی داریم ناخودآگاه داریم رابطه اینها را اینگونه تبیین میکنیم که ما به رتوریک نیاز داریم برای اینکه بتوانیم بیان خودمان را به مردم بقبولانیم و آنها بپذیرند. اینکه این قبولاندن چگونه تفسیر می شود چیزی است که تحلیل رتوریکی به آن می پردازد.

تاریخچه رتوریک

وی افزود: اگر بخواهیم از منظر تاریخی به این بحث بپردازیم باید به یونان برگردیم و اینکه فلاسفه سه گانه چه نگاه و زاویه ای نسبت به امر رتوریک داشتند. در بازه زمانی امر رتوریک به بازی های زبانی تقلیل یافته بود، یعنی سوفسطائیان مکتب فکری بودند که از آنجا که پیگیری حقیقت بودند ولی بر این باورند بودند که حقیقت ورای دسترسی انسان است و همه مردم نمیتواند به حقیقت دست پیدا کنند، تمامی کاربردهای رتوریکی را به بازی های زبانی تقلیل داده بودند. ناخودآگاه از دل این مطلب کلمه سفسطه به وجود آمد به این معنی که ظاهرا این گزاره های خبری درست به نظر می آید ولی در نهاد خودشان کامل نیستند. با این توصیف میتوانیم بگوییم تاثیر سوفسطائیان در امر رتوریک قابل توجه بوده است.

وی تصریح کرد: اوج رتوریک را میتوانیم در مطالعات ارسطو ببینیم چون نگاه منفی معلمان خودش را نداشته است و به رتوریک به عنوان ابزاری نگاه می کرده که این ابزار میتواند به حکمرانی مطلوب کمک کند چون میتواند راه ارتباطی بین حکمرانان و مردم را بهتر تبیین کند تا مردم فهم بهتری از دستورات بالادستی ها باشند و ایجاد بین مردم ایجاد وحدت و فهم کلمه کند. اینگونه به جای استفاده از رتوریک به عنوان امر منفی میتوانیم خروجی سازنده تری از آن بگیریم. اینکه ارسطو چقدر در تحقق رتوریک در امر اجتماعی موفق بوده است یک سرفصل جدایی است.

دکتر امین ادامه داد: با این حال در مطالعات به پانصد سال قبل از میلاد بسنده نشده است و هر کدم از فلاسفه بر آن تاثیر گذاشتند. در یک بازه زمانی رتوریک کم رنگتر شده و حتی به امور شعر و نمایشنامه معطوف شده و نهایتا یک سر تحولی پیدا کرده و به روز ترشده است و نهایتا در قرن حاضر یک جایگاه ویژه ای پیدا کرده چون عرصه زندگی سیاسی و زندگی اجتماعی آنچنان با هم تفکیک شده است که قابل جدایی نیستند و ناخودآگاه از کاربرد زبان در هر کدام از این عرصه ها نمیتوانیم غافل شویم. رتوریک اینطوری وارد عصه های مختلف زندگی می شود.

وی یادآور شد: در مورد آنچه امروز به عنوان رتوریک استفاده میکنیم چند نکته را نباید فراموش کنیم. نکته اول علم بودنش است، اینکه رتوریک صرفا یک مهارت نیست بلکه یک مهارتی است که آموزه علمی پشتش است. از طرف دیگر این علم همان میزان که از نظر علم قوی است، به کارگیری اش در بستر زندگی یک هنری است که هر کسی به آن واقف نیست. از طرف دیگر باید از دادن بار منفی به واژه رتوریک اجتناب کنیم. گاهی تصور میشود رتوریک به معنای بازی های زبانی و به هدف فریب طرف مقابل است. باید بدانیم در عصر حاضر اینگونه نیست و رتوریک معنی خنثی تری پیدا کرده است و اگر از آن استفاده درست شود آثار مثبتش بیشتر است. پس فراموش نکنیم دید منفی نسبت به رتوریک رابرداریم و آن را به شاخصه های منفی تقلیل ندهیم مخصوصا در عصر حاضر رتوریک به عنوان رفتار زبانی تلقی می شود. زبان در جامع به رفتاری تبدیل میشود که برای ظهورش از ابزارهایی استفاده میکند. پس رتوریک نمودی از یک ابزار زبانی است و میتوان بر اساس مولفه هایی که بر آن تاثیر می گذارند سمت و سوی مختلف بگیرد.

کانون های اولیه رتوریک

وی در پایان گفت: رتوریک سه کانون اولیه دارد. از این سه کانون اصلی یکی ناظر به خود گوینده است، دیگری ناظر به مخاطب ما است و در نهایت سومی ناظر به متنی است که دارد رد و بدل میشود؛ یعنی منطقی که در کلام گوینده و مخاطب جاری وساری است، اینکه داریم از چه استدلاهایی استفاده میکنیم.

به عنوان مثال ممکن است شما در بافتی ارتباطی قرار گرفته باشید که حرف طرف مقابل را بیپذیرید چون خود شخص را قبول دارید. در اینجا اقناع بر اساس اقتدار و شخصیت خود فرد ناطق است. ممکن است در بافتی قرار بگیرید که حرف طرف مقابل را بپذیرید برای اینکه احساس میکنید نیازهای شما در آن کانال ارتباطی پاسخ داده میشود. اینجا توجه به مخطاب آنقدر قوی میشود که مطلوب نهایی را به وجود می آورد. ممکن است در بستری قرار بگیرید که کلامی که بیان میشود برایتان پذیرفتنی باشد؛ یعنی آنچه طرف مقابل میگوید آنقدر درست است که پذیرفتگی را به وجود می آید. هر کدام از اینها در شکل خودش یک نوع اقناع را بهمراه دارد ولی اگر نهایت برآیند کار روی یکی از این ها استوار باشد اقناع پایدار نخواهد بود.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.