در دولت جوان‌گرایی نداریم

در هفتمین گفت‌وگو از سلسله گفتگوهای دانشجویی با موضوع جوان‌گرایی مطرح شد.

هفتمین گفت‌وگو از سلسله گفتگوهای دانشجویی با موضوع جوان‌گرایی، حضور مهتاب بیات، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی، محمد جواد عباسی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید رجایی و محمد بیژنی‎فر، عضو شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی به همت کانون اندیشه جوان برگزار شد.

در ابتدا مجری گفت‌وگو از آن‌ها خواست تا تعریف خود را از نیروی جوان بیان کنند و گفت: شاید یک فرد ۶۰ ساله هم بتواند کارهایی را که یک جوان می‌کند، انجام دهد. چرا این فرد نباید کار کند؟ واین که فعالیت آن‌ها در چه عرصه‌هایی می‌تواند قرار گیرد؟

بیات در پاسخ به سوال اول گفت: از نظر روانشناسی یک بحث سن‌گرایی وجود دارد که آیا در یک جامعه جوان‌گرایی حاکم است یا پیردوستی. در کشور ما اکثر مواقع در عرصه‌های مدیریتی با افرادی مواجه هستیم که معمولا سن بالایی دارند. شاید یک فرد شصت‌هفتاد ساله بتواند مثل یک جوان فعالیت کند، اما شور و نشاط و انگیزه‌ای که یک فرد بیست‌سی ساله دارد را ندارد. قاعدتاً تجربه افراد مسن بیشتر است اما صرفاً این تجربه کافی نیست. به نظر بنده جوانان در همه عرصه‌ها می‌توانند به فعالیت بپردازند؛ مثلا اوایلی که انقلاب پیروز شد، جوانان در سطوح مختلف مدیریت می‌کردند و شاید قبل آن هم آزمون و خطای زیادی نداشتند اما توانستند موفق عمل کنند. البته نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که انتقال نسل باید از افراد با تجربه به افراد جوان صورت گیرد.

محمد بیژنی‌فر در تعریف خود از جوان‌گرایی گفت: من جوان‌گرایی را با بچه بازی یکی نمی‌دانم. مثلاً در جنوب کشور یک جوان ۲۴ ساله که تازه از سربازی آمده را در یک پست مدیریتی مهم در راه و شهرسازی قرار می‌دهند. این یعنی بچه بازی؛ چرا؟ چون او از لحاظ مدیریتی و اطلاعاتی که باید داشته باشد فربه نیست و در آن پستی که مشغول است ناکارآمدی به وجود می آید.

عباسی همچنین گفت: جوان‌گرایی صرفا به این معنا نیست که ما مثلاً یک فرد پیری که پست مدیریتی دارد را برکنار کنیم و یک جوان را جای او بیاوریم. آن جوان باید توانایی‌ها و استعدادهای لازم را داشته باشد؛ یعنی باید شایسته‌سالاری را مد نظر قرار دهیم. اگر این‌ها را در نظر نگیریم، همان بحث آقازادگی پیش می‌آید و یک شخصی با توجه به رانتی که دارد، مسئول یک بخشی می‌شود. بنابراین وقتی جوانی را در یک پست قرار می‌دهیم، باید ببینیم آن شفاف‌سازی دیتا و نظارت کامل روی او انجام شده است یا خیر. اما درباره عرصه‌هایی که جوان می‌تواند مشغول به کار شود، ما باید برای هر پستی یک سنی در نظر بگیریم و این‌طور نیست که جوان‌ها بتوانند در همه عرصه‌ها فعالیت کنند؛ مثلاً در یک پست نظارتی مانند شورای نگهبان، یک جوان ۲۰ ساله‌ای که تجربه کافی ندارد، نمی‌تواند مشغول به کار شود.

در ادامه مجری گفت: در حال حاضر مسئله آموزش را با انتقال تجربه از نسل قدیم به نسل جدید مطرح می‌کنند؛ اما نسل جوان مغروریت خود را دارد و به سختی توصیه‌های نسل قدیم را می‌پذیرد و در مواقعی هم به مشکل برخورد می‌کند. نظر شما در این‌باره چیست؟

بیات اظهار کرد: مقاومت نسل جوان در برابر توصیه‌های نسل پیر به دلیل اختلاف نسلی‌ای است که بین نسل جوان و نسل قبل وجود دارد. مسلما خیلی از عقاید من با عقایدی که نسل قبل دارد فرق می‌کند و زمانی‌که من با نظری مخالف باشم، مقابلش می‌ایستم. این‌که یک جوان بیاید و در کنار یک آدم با تجربه قرار بگیرد و به همه توصیه‌های وی عمل کند، این را قبول ندارم و این سیستم نوچه‌پروری می‌شود و در آن شایسته سالاری و تخصص‌گرایی وجود ندارد. این‌که یک جوان بیاید و در کنار یک آدم با تجربه قرار بگیرد و به همه توصیه‌های وی عمل کند، این را قبول ندارم و این سیستم نوچه‌پروری می‌شود و در آن شایسته سالاری و تخصص‌گرایی وجود ندارد. در کشور ما هیچ عرصه‌ای وجود ندارد که جوان‌ها در آن آموزش ببینند و برای سیستم‌های مدیریتی آشنا شوند. تشکل‌های دانشگاهی می‌توانند این نقش را بر عهده بگیرند.

بیژنی‌فر خطاب به مهتاب بیات گفت: من شکاف سنی را تا جایی قبول دارم، اما شما باید تجربه کسی که سرشار از تجربه مدیریتی است را استفاده کنید و علاوه بر آن به تخصص فنی کامل برسید تا برای پست مدیریتی که مناسب شما است آماده شوید. و این‌که گفتید مکانی برای آماده شدن  جوانان برای پست‌های مدیریتی وجود ندارد، این نقص نباید باعث شود که دانشجویان بعد از پایان تحصیلات دست از کار بکشند و به کارهای کوچک اکتفا کنند و با عقیده‌ی شما در این‌باره که می‌گویید باید احزاب دانشجویی به دانشجویان آموزش دهند، خود این حزب‌بازی باعث همان نوچه‌بازی می‌شود که خودتان گفتید، اما وقتی جوان خودش مستقل به سمت یادگیری تخصص برود و از لحاظ فنی به بلوغ کامل برسد، این جوانی را به بار می‌آورد که چپ و راست و حزب نمی‌شناسد و کارآمد عمل می‌کند. اگر جوان از طریق حزب و جناح بالا بیاید کار آمد نمی‌شود، چون فقط به فکر جناح خودش است.

عباسی اظهار کرد: بحث جوان‎گرایی یک فرصت است که می‌تواند به تهدید تبدیل شود. مسئله این است که شاید اصلا این فرصت را به وجود نمی‌آورند، یعنی این فرصت به جوان‌‎های اول انقلاب داده می‌شود که همان پیرگرایی است و یا این‌که به آقازادگی تبدیل می‌شود که این همان تهدیدش است. به عنوان مثال میانگین سنی دولت پنجم ۴۱ سال بود، دولت ششم ۴۵ سال تا دولت یازدهم که به ۶۱ رسید و هم اکنون هم ۵۹ سال است.

مجری در ادمه بیان کرد: قانون منع بکارگیری بازنشستگان تصویب شد و هنوز آموزش ما صورت نگرفته بود و جوان‌های زیادی وارد آزمون و خطا نشده بودند تا به عرصه های بالاتر بروند. کسی که می‌خواهد مدیر شود حداقل باید دو سال معاون مدیر باشد اما ما این معاون‌مدیرهای‌مان کم بود؛ یعنی حلقه‌های دوم و سوم‌مان کم بود. ما قانونی تصویب کردیم تا حلقه های ششم بیایند وارد حلقه یک و دو شوند و به همین دلیل با استثنائاتی روبه‌رو شدیم. البته این قانون باعث شد یک‌سری آقازاده و افرادی که رانت داشتند به یک‌باره پست‌های مهم را عهده‌دار شوند. تفسیر شما از این موضوع چیست؟

دبیر انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: همان‌طور که گفتید، این قانون به خاطر عدم پیش‌بینی به مشکل برخورده است اما قرار نیست جای آن فرد را یک شخص بیست،‌بیست‌وپنج ساله بگیرد. عرصه مدیریتی ما پر از افراد بالای ۶۰ سال است که جای این فرد می تواند یک آدم چهل‌پنجاه ساله بیاید تا پیر بودن ارکان نظام یک مقدار پایین‌تر بیاید.

عباسی به ناقص بودن این قانون اشاره کرد و گفت: به نظر بنده این قانون نقص دارد؛ مثلاً یک جوانی که از ۱۸ سالگی کار کرده است و سی سال بعد یعنی در ۴۸ سالگی بازنشسته می‌شود نباید کار کند، در صورتی که در این سن پخته‌تر است و می‌تواند در عرصه‌های مهم مدیریتی به خوبی وارد شود.

مجری گفت: نظام اداری ما تا چه حدی پذیرنده نیروی جوان است؟ متاسفانه بروکراسی وارد کشور شده و جوانان آن را نمی‌پسندد و دوست دارند سریع کارشان راه بیفتد. آیا این بروکراسی را نیروی جوانی می‌تواند برطرف کند؟

بیات در پاسخ به مجری گفت‌وگو گفت: متاسفانه در نظام اداری هم با سیستم جوانی روبرو نیستیم. وقتی جوان‌ها مشغول کارند، علاوه بر شادابی و نشاط نگاه پایین بالا بین آن‌ها وجود ندارد و به همین دلیل کارها زودتر راه می‌افتد ولی وقتی در یک نظام اداری میانگین سنی بالاست، این نگاه به وجود می‌آید افراد درگیر کاغذبازی می‌شوند. این ویژگی جوان‌ها که می‌خواهند کار را به سرعت جلو ببرند، ویژگی مثبتی است که اگر وارد سیستم‌های اداری شوند می‌توانند از این بروکراسی بکاهند.

مجری در ادامه با توجه به عملی شدن قانون منع بکارگیری بازنشستگان در کشور گفت: هم اکنون سه‌چهار ماه است که عملا نیروی جوان وارد ادارات شده است. آیا چقدر کارآمد شده‌ایم؟

بیژنی فر گفت: ما در این‌باره تجربه‌های مثبتی داریم، مثل عمار که آن را سیستم جوان مدیریت می‌کند. همین راهیان نور که حضرت آقا فرمودند یکی از دلایل پیروزی ما در تهاجم فرهنگی راهیان نور است، این تجربه عظیم را هم جوانان مدیریت می‌کنند؛ پس سیستم‌های مدیریتی‌ جوانان هم آزمون شده و کارآمد هستند.

مجری از محمدجواد عباسی پرسید که کشورهای غربی هم با این‌که قانون جوان‌گرایی دارند و مدل‌شان مثل مدل ما است و هیئت دولت‌شان سن پایینی ندارد، اما شرایط اقتصادی و عموم چیزهایشان ثبات دارد. آن‌ها چگونه توانستند موفق شوند؟

عباسی با انتقادی از عملکرد دولت بیان کرد: نمی‌خواهم  بحث جناحی کنم اما اگر بخواهم کشور را با کشورهای غربی مقایسه کنم، در دولت ما جوان‌گرایی که هیچ، درون‌گرایی هم نداریم؛ یعنی می‌گوییم به همین افراد پیر در کشور اعتماد کنید. می‌گویند نه، تعامل با غرب. مشکل ما در دولت عدم درون‌گرایی است، اما کشورهای غربی حداقل درون‌گرایی را دارند. ما به نیروهای خودمان و اعضای داخل کشور هم اعتماد نداریم. وقتی درون‌گرایی نداریم، چگونه می‌خواهیم جوان‌گرایی داشته باشیم؟

مجری در پایان گفت‌وگو گفت:سوال آخر را این‌گونه بیان می‌کنم که برای آموزش و تهیه نیروی متعهد و متخصص در کنار هم چه کاری باید انجام دهیم؟

بیات گفت: شکاف بین نسل‌ها در کشور را نمی‌توانیم انکار کنیم. به نظر من راهکاری که برای از بین بردن این شکاف می‌توان مطرح کرد، گفت‌وگو است. باید بنشینیم و راه حل‌های‌مان را یکی کنیم، نه این‌که در مقابل هم جبهه‌گیری کنیم. باید انتقال تجربه صورت بگیرد، اما این‌گونه نشود که جوان راه پنجاه درصد درست و پنجاه درصد غلط شخص قبلی را تکرار کند. باید کارهای درست را گزینش کند و اشتباهات را تصحیح کند تا بتواند موفق شود.

بیژنی فر با توجه کردن به نهادهای انقلابی گفت: تشکل‌ها و نهادهای انقلابی باید به سمت آماده کردن افراد برای مسئولیت بروند. متاسفانه این تشکل‌ها این نگاه را ندارند که وارد ساختار قدرت شوند و عقیده‌شان این است که ما چون خارج از ساختار قدرت هستیم، پس قدرت را بکوبانیم و مطالبه کنیم تا درست شود. باید از همان تشکل‌های دانشجویی شروع به متخصص شدن بکند و به سمت تجربه‌گرایی و کاهش شکاف نسل‌ها حرکت نماید.

عباسی گفت: آموزش وجود دارد اما جوانی که به تخصص رسیده و کارایی لازم را دارد نمی‌تواند وارد شود. ما چه راه حلی برای این داریم؟ اولاً باید کادرسازی صورت گیرد و شخص مسنی که مسئول است، چند نیروی جوان را در کنار خود آموزش بدهد تا پس از او جایش را بگیرند. کارآمدها به این دلیل نمی‌توانند وارد شوند چون بعضی‌ها با شعار جوان‌گرایی، آقازاده‌ها را وارد می‌کنند. حالا ما چگونه می‌توانیم جلوی این‌ها را بگیریم؟ ما باید شفاف‌سازی دیتا انجام دهیم و همه اطلاعات شخص روی میز باشد. علاوه بر شفاف‌سازی، باید فشار افکار عمومی هم وجود داشته باشد

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.